کد مطلب:94542 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

خطبه 125-در رابطه با خوارج












[صفحه 321]

خوارج نهروان، حكمیت عمروعاص و ابوموسی را انكار كردند و به علی (ع) گفتند: - در امر خلافت كه خدای بزرگ برای تو تعیین فرمود، مردم را حاكم قرار دادی، از اینرو در كار خدا كفران ورزیدی و راه ضلالت پیمودی علی (ع) از این اهانت ناروا، دژم شد و چنین فرمود: كتاب خدا حاكمی صادق میان ماست! وای بر شما كه از حكمتش غافلید! ما مردان را حاكم نكرده ایم، بلكه حكومت را به قرآن كریم وا گذاشته ایم. قرآن هم، خطی است نوشته شده كه میان دو قطعه جلد قرار گرفته كه به زبان گفتگو نمیكند و به ناچار برایش مترجمی لازم است و گویندگانش مردان خدا هستند. هنگامیكه معاویه و یارانش از ما خواستند كه قرآن را میان خود حاكم قرار دهیم و داوری از او خواهیم، ما كسانی نبودیم كه از كتاب خدا روی بگردانیم و از فرمانش سر، باز زنیم. حال آنكه پروردگار در كتاب خود میفرماید: اگر بر سر چیزی میان خویش گرفتار نزاع و كشمكشی شدید، به خدا و رسول خدا مراجعه كنید. پس مراجعه به خدا، یعنی اینكه طبق كتاب خدا حكم كنیم، و بازگشت بسوی رسول خدا یعنی پیروی از سنت پیامبر از اینرو اگر از روی راستی و شایستگی طبق كتاب خدا حكم شود، ما به آن حكم ازهمه مردم سزاوار تریم

و اگر به سنت و آئین پیامبری رفتار شود، ما به آن اولی تریم و اما اینكه میگویند: چرا میان خود و شامیان در حكمیت مهلت دادی، بدین سبب بود تا جاهل، تحقیق كند و دانا پایداری نماید. بر این امید كه شاید خداوند، كار این امت را در این متاركه و مدارا اصلاح فرماید و راه برایشان تنگ و بی گذر نشود، تا برای شناسائی حق بكوشند و متحمل گمراهی آغاز كار خویش شوند

[صفحه 323]

همانا برترین مردم نزد خدا كسی است كه، كردار به راستی و حق را با آنكه زیان ظاهری ببار آورد و اندوهگینش كند، بیشتر بخواهد و دوست داشته باشد و به نادانی و باطل، هر چند كه برایش سود فراوان و بهره بسیار فراهم سازد، به نفرت بنگرد و از آنها دوری گزیند پس سبب این سرگردانی شما از چیست؟ از كجا آمده اید كه تا بدین حد از معرفت و پاك اندیشی بدورید؟ اینك آماده كارزار باشید با مردمی كه از حق دور مانده اند و حیران و سرگردان، فروغ تابناك هدایت را نمی بینند. كسانی كه به ظلم و بیداد مجبور شده اند و توان روی برتافتن از آن در آنها نیست كوردلانی كه شعور درك كتاب پاك خدا را ندارند و از راه عزت و طریقت هدایت غافل مانده اند دریغا كه شما چنان نیستید كه بتوان به پیمان و قول و میثاقتان اعتماد داشت و امید بست. شما آن یارانی نیستید كه در تنگنای سختی بتوان دست یاری و مددكاری بسویتان پیش آورد اف بر شما كه چه بد بر افروزندگان آتش جنگید، و نادان در كار كارزار! وای بر شما كه چه زشت به بلا و گرفتاریهای گوناگون خود، مرا مبتلا كرده اید! یك روز شما را برای یاری دین میخوانم، و روز دیگر در امر جنگ با شما مشورت میكنم. نه در وقت خواندن ج

وانمردانی راستگو و نیك سرشتید و نه بهنگام مشورت یاران و مشاوران مورد اعتماد و اطمینانید


صفحه 321، 323.